چگونه هوش مالی خود را افزایش دهیم؟
افزایش هوش مالی ممکن است کار دشواری به نظر برسد اما حقیقت این است که هوش مالی شما در گرو تصمیم گیری درست و اجتناب از تکرار اشتباهات گذشته خواهد بود و زمانی که بتوانید از تجربه های تلخ مالی گذشته درس بگیرید خواهید توانست از نظر مالی نیز ارتقاء یابید.
به گزارش آلامتو به نقل از ماهنامه معیشت؛ زندگی شما مجموعهای از نتایجی است که هر کدام به دنبال یک تصمیم به وجود آمدهاند. این تصمیمات در طول زمان رفتهرفته شرایط پیرامون شما را شکل میدهند و کیفیت انجام امور را معین میسازند. در زمینه مالی نیز باید ریشه هر نوع موفقیت یا شکست را در تصمیمات فرد جستجو کرد.
تصمیماتی که اگر نادرست اتخاذ شوند؛ میتواند به نتایج نامطلوبی انجامیده و رفاه و آسایش افراد را تحت تاثیر قرار دهد. البته هیچ کس به صورت ارادی و با میل شخصی اشتباه نمیکند بلکه تمامی تصمیمات نادرست ریشههای مشخصی دارند که بدون برطرف نمودن آنها شرایط تغییر نخواهد کرد و اشتباهات ادامه خواهد یافت.
موارد زیر از جمله مهمترین عوامل اشتباه افراد در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی است.
فقر، خستگی و فرسودگی
به راستی چرا افراد وامهایی با بهره بالا میگیرند؟ یا وسیلهای را که میتوان با قیمت مناسبی خریداری کرد به بهای بسیار بالاتر میخرند؟ چرا در حالی که میتوان غذاهای سالم و ارزانی را در خانه تهیه کرد، خود را با غذاهای بیکیفیت و گران بیرون از خانه سیر میکنند؟ دلیل ولخرجیهای بیهوده، آن هم در شرایط بحران مالی چیست؟ چرا افراد چنین خطاهای آشکاری را مرتکب میشوند؟
حقیقت آن است که احتمال تصمیمات نادرست مالی از سوی افراد فقیر بسیار بیشتر است. مطالعات نشان میدهند که این افراد بیشتر از پسانداز مشغول قرض گرفتن هستند و روز به روز وضعیت خود را سختتر میکنند. البته نباید این افراد را برای تصمیمات اشتباه ملامت کرد.
شرایط روانی و اجتماعیِ دشوار میتواند هر کسی را به خطا بیندازد و تصمیمگیری درست تحت فشار شدید بسیار مشکل است. بر اساس پژوهش بانک جهانی، مشکلات شناختی ناشی از کمبود پول و بدهی نمره هوش افراد را تا ۱۳ واحد کاهش میدهد و ممکن است به شرایط نامطلوبی چون اعتیاد و استرس شدید منجر شود.
به علاوه افراد کمدرآمد کمتر فرصت استراحت پیدا میکنند. آنها اجازه خسته شدن ندارند و نمیتوانند به سفر بروند. طبیعی است که این وضعیت با گذشت زمان منجر به فرسودگی شدیدِ مکانیزم شناختی میشود و این ضعف ارزیابی منجر به اخذ تصمیمات نادرست و تحقق نتایج ناگوار خواهد شد. برای پرهیز از این مساله باید چرخه معیوب فقر قطع شود.
به یاد داشته باشید که فقر فقر میآورد. از این رو اگر به دنبال بهبود شرایط مالی و تصمیمات مطلوب هستید، پیش از هر چیز باید از فشارها بکاهید و امور را سر و سامان دهید. فرسودگی و خستگی ناشی از فقر عامل فقر بیشتر خواهد بود.
نداشتن خودکنترلی
از دهه شصت تاکنون، مجموعه آزمایشاتی برای ارزیابی تواناییهای روانی افراد به کار گرفته شده و در آنها تلاش شده است معنا و جهتگیری مالی افراد از طریق رفتارهایی خاص ارزیابی شود. بر اساس یکی از آنها، به گروهی کودک پیشنهاد میشود یک شکلات را فورا بگیرند یا آنکه دو شکلات را در آینده دریافت کنند.
برای این کار، کودکان در اتاقی با یک شکلات تنها گذاشته میشوند و بنا است اگر آن شکلات را نخوردند، به عنوان جایزه شکلات دیگری دریافت نمایند. نتایج حاصل از این آزمایش به طور معمول نشاندهنده آن است که بیشتر کودکان نمیتوانند این مدت زمان را صبر کنند و با خوردن شکلات امکان دریافت جایزه را از دست میدهند.
این یافتهها به عنوان پایهای برای تحلیل رفتارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. محققان معتقد هستند که در چنین مواردی، رفتار فرد بیش از آنکه به ضریب هوشی و سایر عوامل شناختی مرتب باشد، نتیجه سطح خودکنترلی او است. همه کودکان به صورت طبیعی مایل به دریافت شکلات بیشتری هستند، اما اغلب آنها نمیتوانند میل خود را برای لذت آنی کنترل کنند و همین امر باعث از دست رفتن فرصت میشود.
این شرایط ساده در زندگی پیچیده بزرگسالی نیز حاکم است. به این صورت که بسیاری از تصمیمات نادرست نتیجه ناتوانی ما در شناخت موقعیت و گزینه مناسب نیستند، بلکه ناشی از این مساله هستند که قادر به کنترل احساسات و امیال آنی خود نیستیم و سرمایه یا امکانات خود را صرف هیجانی آنی میکنیم. هیجاناتی که برآوردن آنها فرصت موفقیت آینده را از ما سلب میکند.
-عوامل ژنتیکی
مطالعات مرتبط با کنترل احساسات، که در بخش پیش به آنها اشاره شد، توجه محققان را به عوامل ژنتیکی جلب کرده است. در این زمینه یافتهها حکایت از آن دارند که بخشی از ناکامیهای افراد در پسانداز و موفقیت مالی به شیوه عملکرد والدینوابسته است. به معنا که ظاهرا ژنی خاص در برخی وجود دارد که آنها را به سوی موفقیت و تصمیمات درست هدایت میکند و نبود آن به خطا و شکست میانجامد.
البته در خصوص میزان تاثیرگذاری این عامل میان صاحبنظران اختلافاتی وجود دارد. با این حال اغلب آنها وجود چنین ژنی را تایید میکنند. بر اساس پژوهشهای عصبشناختی، این ژن در انسان سطح دوپامین را کنترل میکند و با اخذ تصمیمات درست ارتباط دارد. این ژن همچنین بر استعداد فرد برای تجزیه و تحلیل دادههای مالی تاثیرگذار است.
البته باید به این توجه داشته باشید که در خصوص چگونگی عملکرد ژنها و میزان تاثیر آنها مباحث همچنان ادامه دارد. به طور مثال، برخی ضمن تایید تاثیر این عامل ژنتیکی، بر نقش آموزش و تربیت در نحوه ظهور تاثیرات ژنتیکی تاکید دارند. از این رو نباید با تکیه بیش از اندازه بر وجوه ژنتیکی امید به بهبود را از دست بدهید و راهی برای توجیه خطاهای مالی خود پیدا کنید. به یاد داشته باشد که در نهایت، این شما هستید که نتایج حاصل از تصمیمات را تحمل خواهید کرد.
-سن بالاتر یا پایینتر از ۵۳ سال
بر اساس پژوهشهای مرتبط با رفتار مالی، سن ایدهآل برای اخذ تصمیمات مالی ۵۳ سالگی است. افراد در سنین بالاتر یا پایینتر خطاهای بیشتری را مرتکب میشوند که البته چگونگی انجام این خطاها با یکدیگر متفاوت است. به طور مثال، در سنین جوانی ریسکپذیری بیشتری وجود دارد، افراد بیشتر بدهی به بار میآورند و ولخرجتر هستند. در مقابل، افراد مسن با از دست دادن تواناییهای شناختی و کاهش ضریب هوشی مواجهاند که این امر منجر به اخد تصمیمات نادرست میشود. به علاوه ریسکپذیری نیز در سنین بالا کاهش مییابد، حافظه فرد تحلیل میرود و همه این موارد ضریب خطا را بیشتر میکند. از این رو، افراد مسن با از یاد بردن برخی اطلاعات با اهمیت، تصمیماتی نامتناسب اخذ کرده و خود را به دشواری میاندازد.
اگر جوان و بیتجربه هستید، استفاده از مشاوره افراد مجرب را فراموش نکنید. این اطلاعات میتواند شما را در موقعیتهای پیچیده یاری کند و از احتمال وقوع خطا بکاهد. در مقابل، اگر در سنین بالاتر از پنجاه سالگی قرار دارید، باید از مشاوران برای آگاهی از اطلاعات دقیق و افزایش ریسکپذیری خود استفاده نمایید. این گونه مشاورهها به شما اجازه میدهد تجارب خود را در مسیر موفقیت به کار گیرید و از تصمیمات نادرست پرهیز نمایید.
-ضعف در ریاضیات
فرض کنید قیمت یک گوشی موبایل و وسایل جانبی آن روی هم ۱۱۰ هزار تومان باشد. اگر قیمت موبایل صد هزار تومان بیشتر از قیمت وسایل جانبی آن باشد، قیمت هر کدام از آنها چقدر است؟ اکثر افراد در پاسخ به سوال خواهند گفت که قیمت موبایل ۱۰۰ هزار تومان و قیمت وسایل ۱۰ هزار تومان است. پاسخی که کاملا نادرست است. چراکه در این حالت قیمت موبایل ۹۰ هزار تومان بیشتر از وسایل جانبی خواهد بود. پاسخ درست در اینجا آن است که قیمت موبال ۱۰۵ هزار و قیمت وسایل ۵ هزار تومان خواهد بود.
این مثال به خوبی نشان میدهد که بسیاری از ما، برخلاف تصور خودمان، در محاسبات عددی و ریاضی ضعیف هستیم. از این رو در هنگام سرمایهگذاری یا کسب و کار بر اساس تحلیل نادرست ریاضی، تصمیمات اشتباهی میگیریم. این گونه خطاها در مشاغل خردهفروش و کوچک بسیار رایج است و گاه به نابودی کسب و کار میانجامد.
در چارچوب دیدگاههای کلاسیک اقتصادی، تمامی کنشگران بازار بر اساس عقلانیت عمل میکنند، در حالی که واقعیت جز این است. مسائل پولی و مالی بسیار پیچیده هستند و تحلیل دقیق آنها به توانایی ریاضی بالایی نیاز دارد و بسیاری افراد بدون دارا بودن این توانایی، تصمیمات کاملا غیرعقلانی میگیرند!
اگر به دنبال موفقیت مالی و سرمایه گذاری موفق هستید، ریاضی بیاموزید.
-غفلت از بازنشستگی و مرگ
بسیاری از افراد در سنین جوانی بر این باور هستند که شرایط همواره به صورت مشابه پیش خواهد رفت. آنها سنین پیری، بازنشستگی و مرگ را از یاد میبرند و از همین رو، تصمیماتی میگیرند که در بلند مدت نادرستی آنها نشان داده خواهد شد.
اگر فردی در سنین پایین به فکر دوران کهولت خود نباشد، بیمه مناسبی تهیه نکند و سرمایه کافی اندوخته ننماید، طبیعی است که در همان زمان نادرستی این تصمیمات را در نخواهد یافت. جوانی انرژی و میل کافی را برای کار کردن در او ایجاد میکند.
اما زمانی که به سنین بالاتر رسید، خطای خود را در خواهد یافت، اما در اغلب موارد این آگاهی بسیار دیر به دست میآید و دیگر کاری از دست فرد ساخته نیست.
به علاوه نامشخص بودن زمان مرگ نیز ممکن است تصمیماتی را دامن بزند که نه تنها خود فرد بلکه بازماندگان او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بیتوجهی به بیمه عمر و نداشتن صندوقی برای تامین آینده بازماندگان از جمله این خطاها و تصمیمات نادرست است که آثار و عواقب آن اغلب فراتر از تصور خواهد بود.
-ناتوانی در مواجهه با انتخابهای پیچیده و دشوار
بر خلاف بیشتر توصیههای عمومی اقتصادی، شرایط زندگی واقعی بسیار پیچیده و دشوار است. در اغلب مواقع، گزینههای متنوع و متداخلی وجود دارد که فرد در برابر آنها گیج شده و از اخذ تصمیم درست باز میماند. مطالعات روانشناختی نشان میدهد که انسانها در برابر گزینههای پیچیده و پرتعداد قادر به تصمیمگیری عقلانی نیستند و بیشتر انتخابها به نادرستی و از روی شانس صورت میگیرد.
در یکی از آزمایشهای مرتبط با رفتارشناسی مالی، از افراد خواسته شد تا از میان تعدادی شیشه مربا یکی را انتخاب کرده و به رایگان برای خود بردارند. در گروه نخست سه شیشه در مقابل انتخابکنندگان قرار گرفت، در حالی که گروه دوم باید از میان بیست شیشه انتخاب میکردند. نتایج نشان دادند که افراد در مواجهه با تعداد اندک گزینهها به سادگی و بر اساس حواس خود دست به انتخاب میزدند در حالی که انتخاب از میان ۲۰ شیشه بسیار دشوار و زمانبر بوده است.
این وضعیت بر تمام زندگی ما نیز حکمفرما است. زمانی که گزینههای پیش رو اندک و واضح هستند، میتوانیم به آسانی تصمیمگیری نماییم. اما اگر تعداد انتخابها زیاد شود، اخذ تصمیم بسیار پیچیده میشود. از این رو برای تسهیل فرآیند تصمیمگیری و انتخاب مناسب از میان گزینههای متفاوت مالی (شغل، سرمایه گذاری، بیمه و …) باید تعداد انتخابها را محدود کرد و آنها را بر اساس اولویت مرتب ساخت.
در این مرحله فرد نباید خود را درگیر تصمیمگیری نماید. پس از انجام این فرآیند، میتوان از میان گزینههای محدود، انتخابی آسانتر و با مطلوبیت بیشتر انجام داد.
-تقلید از دیگران
یکی از راههای معمول در برابر دشواری تصمیمگیری پیروی از عملکرد قبلی دیگران است. انسانها این گونه واکنش را از دوران کودکی میآموزند و بعدتر نیز بع طور پیدرپی آن را به کار میگیرند؛ بیتوجه به آنکه این روش کاملا نادرست است و میتواند به تصمیماتی مرگبار منجر شود. هر فرد بر اساس سبک زندگی، اولویتها و نیازهای مستقیم خود دست به انتخاب میزند.
طبیعی است که دیگران نمیتوانند از این تصمیم پیروی کنند، چراکه شرایط حاکم بر زندگی آنها به طور کامل متفاوت است. از این رو تقلید از عملکرد دیگران باید متوقف شود و هر فرد صرفاً بر اساس شرایط و اولویتهای خود دست به انتخاب بزند.